کشدار و خالی از داستان
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۰۰۴۹۵
فیلم در شرایطی دست بر روی بیان رئالیستی میگذارد که به دلیل نبود اینهمانی، بیشتر به سمت درام میغلتد. مشکل «استاد» از جایی شروع میشود که مخاطب دقایقی پس از حضور گلنوش (هدیه حسینینژاد) در دفتر ادریس (حسن معجونی) متوجه میشود که اثر، فاقد روایت است. کشدار میزند. مخاطب، از همان ابتدا میداند که غرض ادریس از این همصحبتی طولانی چیست و فیلم به جای چابکسازی، مدام در حال پروار کردن یک سکانس طولانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختتامیه این سکانس طولانی اما کات بیرمقی میخورد. فلشفوروارد بعدی در کنار سکانسی که گلنوش، صدای ضبطشده را به نامزدش میدهد، ثابت میکند که فیلم در اختتامیه آن سکانس، نه تنها از ضعف ساختاری برخوردار است بلکه مشکل روایی نیز دارد. این مشکل روایی در نیمه دوم داستان که محل ورود نامزد به محل کار ادریس است، عمق بیشتری پیدا میکند. یک پلانسکانس مطول که اطلاعات چندانی طی آن ردوبدل نمیشود.
در این میان، فیلمنامه اصرار دارد که از دو مولفه ورود زن ادریس و آزاری که به گلنوش وارد شده، در مقام تعلیق استفاده کند. این دو مولفه که بالذات میتوانستند نبض داستانی را ملتهب کرده و فیلم را از کرختی روایت خارج سازند، به دلیل پرداخت نادرست داستان و اصرار بر سکون فضا، هرز رفتند و نتوانستند از محل خود، عایدی چندانی را نصیب فیلم کنند.
در این بحبوحه، فیلم به استثنای کاراکتر ادریس، از شخصیتپردازی هوشمندانهای برخوردار نبود. این فضاسازی به خصوص در روابط پینگپونگی میان نامزد گلنوش و ادریس، بسیار فاحش نشان داده و سوالات بسیاری را در ذهن مخاطبان ایجاد میکند. این دوئل طولانی، در مواقعی به اندازهای از سستی ساختار رنج میبرد که موجبات استهزای مخاطب را رقم میزند.
سینمای شبهفرهادی، تمی بود که در اواخر دهه ۸۰ و مخصوصا در ابتدای دهه ۹۰، توسط چند کارگردان تازهنفس آن سالها، مورد بازپرداخت قرار گرفت. سینمایی که البته تب آن خیلی زود فروکش کرد و موفقیت چندانی را برای آن کارگردانان به همراه نداشت. حالا اما استاد، شکل دیگری از آن سینماست که نمیتواند مخاطب را با هوشمندی و درایت، در مسیر یک دوراهی تصمیمگیری قرار دهد. این اشکال بزرگ به این دلیل در فیلم به وجود آمده که نویسندگان، اصل اتفاق را از کلیت داستان حذف کردند و نشانههای پنهانی هم برای آن در روایت جاگذاری نکردند. به همین دلیل، در این مسیر، تنها به دیالوگ بسنده کرده و به نوعی مخاطب خود را گول زدند و اجازه ندادند که مخاطب، بر مبنای نشانههای فیلم، به اصل قضیه پی ببرد.
در چنین فضایی، روایت، خالی از خردهپیرنگهای داستانی است و سکانسپلانهای مطول نیز تنها حوصله مخاطب را سر میبرد. فیلم، یک تقسیم هندسی عجیب دارد. از ۲ نیمه تشکیل شده و در هر نیمه، ۲ کاراکتر، با زیادهگوییهای خود، تنها با کلمات بازی کرده و اجازه نمیدهند که درام، حیات طبیعی خود را بپیماید.
نخستین ساخته عماد حسینی، از ضعف ساختار برخوردار است. فیلم هوشمندانهای نیست و به لحاظ اجرا، اشکالاتی در تدوین و تصویربرداری (انتخاب اشتباه قاب در برخی سکانسها) دارد. بیشتر، یک فیلم تجربی است با آرمانهای بزرگ که میخواهد خود را تا اندازههای یک درام ملتهب بالا بکشد اما ماحصل کار، نه وجه دراماتیک متبحرانهای دارد و نه بهرهای از التهاب برده است.
با این سروشکل، «استاد»، نه ربطی به جنبش «میتو» پیدا میکند و نه میتواند ادعای اقتباس از نمایشنامه «اولئانا»ی دیوید ممت را به زبان بیاورد. «استاد»، یک اثر صرفا تجربی بود که برخلاف جریان اصلی فیلم، نباید خیلی به آن پرداخت.
فرهنگ سینما و تئاتر ۰ نفر برچسبها محمد حسن معجونی جشنواره فیلم فجر چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران فیلم پروندهٔ خبری پرده چهل و یکمِ فیلم فجرمنبع: ایرنا
کلیدواژه: محمد حسن معجونی جشنواره فیلم فجر چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران فیلم محمد حسن معجونی جشنواره فیلم فجر چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۰۰۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله به نونخ و آقاخانی: برای اینستاگرام سریال ساخته بودید؟
فصل پنجم سریال «نون خ» نشان داد دنبالهسازی سریالهای تلویزیونی دیگر رونق گذشته را ندارد، نمونهاش سری جدید «نون خ»! به همین بهانه روزنامه فرهیختگان در یادداشتی به نقد سریال سعید آقاخانی پرداخته است و این مجموعه تلویزیونی را ناموفق خواند.
در بخشی از این یادداشت میخوانیم:
* نون خ در فصل پنجم خود وامدار دو چیز است. یکی خاطرات خوش طرفدارانش از فصلهای قبلی، مثل قصه عشق سلمان و شیرین و امتیاز دیگرش کاراکترهایی هستند که لحن و قواره شان برای گفتن یک داستان جذاب تثبیت شده است. این امتیازهای ویژه برای یک سریال، اگرچه مزیت است، اما از طرف دیگر انتظارات را هم بیشتر میکرد. این انتظار به حقی از طرفداران این سریال بود که اگر سازندگان نون خ، ایده قابل توجه و پیشبرندهای نسبت به قبل ندارند، بهتر که اصلا سراغ قصهبافی و بیهودهگویی نروند.
* اما یکی از اشکالاتی که سریال نون خ در پنجمین گامش داشت، به همین نقطه برمیگشت. ایده اولیه اگرچه سروشکلی گرفته بود تا در چهارچوب اهداف سازمانی صداوسیما قرار بگیرد، اما آنچنان که باید نمیتوانست مخاطب را با خودش همراه کند. ایدهای که برای یک سریال ۲۵ قسمتی، موتور محرک پیشبرندهای نبود و برای همین نمیتوانست قوای واحدی برای انسجامبخشی به کاراکترها و خردهروایتها شکل دهد.
* کارگردانی سکانسهای جادهای و داخل مینیبوس کار سادهای نیست و نویسنده و کارگردان سریال با گنجاندن و خلق لحظات کمیک تلاش کردند تا این بخشها خستهکننده و کسالتبار نشود، برای این کار ترفندهایی هم به کار بردند، اما تکرار بیش از حدشان به خصوص در ۵ قسمت اول، ملالآور شده بود تا جایی که حس میشد آدمها و شوخیها درون هر قصه کش آمده است. با این حال فصل پنجم نون خ خرده اتفاقات و سکانس وایرالی برای فضای مجازی کم نداشت؛ سکانسهایی که اگر از دل قصه حذف میشدند به کلیت اثر آسیبی نمیزد.
tags # نون خ سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟